گفت و گوی تنهایی

وقتي با مشت هايش قلبم را مي شكست...

همه ي فکرم به اين بود كه مبادا دستانش زخمي شود...!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:14 توسط حسین| |

امروز معلم عشق گفت :
دو خط موازی هیچگاه به هم نمیرسند !

مگر اینکه یکی از آنها خود را بشکند

گفتم : من خودم را شکستم پس چرا به او نرسیدم ؟

لبخند تلخی زد و گفت :

شاید او هم به سوی خط دیگری شکسته باشد …....!!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:7 توسط حسین| |

آدما ی دلتنگ,وقتایی که خیلی بهشون خوش میگذره و میخندن,


یهو سرشون رو بر میگردونن اونوری,


یکم ثابت می شن,بعد یواش یواش چشماشون پر از اشک میشه...

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:5 توسط حسین| |

مردانه که دلت بگیرد ، کدام زن میخواهدآرامت کند…؟
مردانه که بغض کنی، چه زنی توانایی آرام کردنت را دارد…؟
...
مرد که باشی حق این ها را نداری
...
مرد که باشی حق ات فقط در دل نگه داشتن است
...
مرد که باشی از دور نمایِ کوهی را داری , مغرور و غمگین و تنها
...
مرد که باشی شب که دلت بگیرد، یک نخ سیگار روشن میکنی و خودت راپشت دودش پنهان میکنی

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:4 توسط حسین| |

اشک هایم هم
شبیه تـــــــو شده اند
گریه که می کنم نمی آیند ...!!!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:1 توسط حسین| |

خدایا اون دنیا اگه خواستی گناهای یواشکی مون رو نشون بدی,
گریه های یواشکی مون رو هم نشون بده...!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:35 توسط حسین| |

باران
سقوط آزاد را
تنها برای این به جان میخرد
که در زمین
پوشش دهد
اشک های
یک
مرد را

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:33 توسط حسین| |

باران
سقوط آزاد را
تنها برای این به جان میخرد
که در زمین
پوشش دهد
اشک های
یک
مرد را

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:33 توسط حسین| |

مرد اون نيست كه از نعره اش ديوار به لرزه بياد!!!

مرد اونه كه از صدای نفس كشيدنش قلـبت بلرزه ..!!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:31 توسط حسین| |

یه رابطه خوب پیدا شدنی نیست ..........

ساختنیه

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:14 توسط حسین| |

گاهی تنهایی آنقدر قیمت دارد که درب را باز نمی کنم

حتی برای “تو” که سالها منتظر در زدنت بودم …
نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:12 توسط حسین| |

اگر روزی رسیدی که من نبودم

 

تمام وصیتم به تو این است

  " خوب بمان " 

از آن خوب هایی که من عاشقش بودم..!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:10 توسط حسین| |

برگرد و زمان را غافل گیر کن...

 

من با تک تک این ثانیه ها شرط بسته ام

 

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 21:54 توسط حسین| |

 وقتــــــی "رفتــــــی" تا آخــــــر "بــــــرو" 

 

وقتــــــی "مانــــــدی" تا آخــــر "بمــــان" 

ایــــــن تــــــن.....خستــــــه ســــــت !  

از نیــــــمه رفــــــتن ها.............  

از نیــــــمه مانـــــدن ها....

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 21:41 توسط حسین| |

دنبال كسي نيستم كه وقتي ميگم : ميرم......بگه:" نرو....."

كسي رو ميخوام كه وقتي گفتم:ميرم......بگه: صبركن منم باهات ميام.... "تنها"نرو....!

نوشته شده در سه شنبه 28 خرداد 1392برچسب:,ساعت 15:9 توسط حسین| |

تنها شادی من این است

که کسی نمی داند تا چه اندازه غمگینم

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:6 توسط حسین| |

سهراب گفتی قایقی خواهی ساخت

قایقت جا دارد ؟

من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیرم...

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:2 توسط حسین| |

گفت به درد هم نمیخوریم

امااوهرگزنفهمید من اورابرای دردهایم نمیخواستم . . .

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 9:51 توسط حسین| |

می خواهی قضاوتم کنی؟

کفش هایم را بپوش،

راهم را قدم بزن،

درد هایم را بکش،

بعد.....

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 9:47 توسط حسین| |

و چقدر تازگی داردبرایم روزهایی که به امید آمدن کسی دلخوش نیستم

و شبهایی که از نیامدنش دلگیر نمی شوم....

بی کسی هم عالمی دارد....

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 1:28 توسط حسین| |

می گویند شاد بنویس نوشته هایت درد دارد ....

 

 

ومن یاد مردی می افتم که با کمانچه اش گوشه ی خیابان شاد می زد......

 

 

 

ولی با چشم های خیس..............

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 1:9 توسط حسین| |

سکوت کن....

بگذار بغض هایت سر بسته بماند

گاهی سبک نشوی سنگین تری....

نوشته شده در دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:,ساعت 1:7 توسط حسین| |

هیچ دلی بی بهانه نمی تپد

                             نمی دانم بهانه ها دل گیرند یا دل ها بهانه گیر

نوشته شده در دو شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:52 توسط حسین| |

دیدی که سخت نیست تنها بدون من

                                                   وصبح می شوند شب ها بدون من

این نبض زندگی بی وقفه می زند

                                                  فرقی نمی کند بامن یا بدون من

دیروز اگرچه سخت،امروز هم گذشت

                                                  طوری نمی شود فردا بدون من

نوشته شده در یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,ساعت 23:43 توسط حسین| |

شاخه ها پژمرده اند

                               سنگ ها افسرده اند

رود می نالد

                   جغد می خواند

غم بیامیخته بارنگ غروب

                                   می تراود ز لبم غصه ی سرد

            

                دلم افسرده در این تنگ غروب

نوشته شده در یک شنبه 26 خرداد 1392برچسب:,ساعت 22:42 توسط حسین| |

Design By : Mihantheme